آرشیو از دیدگاه شعرا

گردید هزار و چارصد سال عالم به تو سوگوار زهراء ای نخبۀ روزگار زهراء ای عصمت کردگار زهراء فردی به خدا کسی ندیده مثل تو به روزگار زهراء هستی تو […]

شعر برای فاطمه زهرا (س) – گردید هزار و چارصد سال

شاعر بلندآوازه، مهیار دیلمی رحمه اللَّه در قصیده ای گفته است:کیف لم تقطع یدمدّ إلیک ابن صهاکفرحوا یوم أهانوکبما ساء أباک [۳۷۵] .چگونه دستی که پسر صهاک به روی تو […]

مظلومیت زهرا در شعر مهیار دیلمی

ای طالب نزهت و تماشاباری بگذر ز باغ و صحراصحرا خوش و باغ نیز باشدماهی دو سه خرم و مصفالیکن نه به آن صفا که بینندصاحبنظران به چشم بینادر خلوت […]

شعر وصف فاطمه (س) غمخوار علی بتول عذرا

دیده ام خون گشت و یک دریا گریست در شب یلدای غم تنها گریست آه، آنشب آسمان غمبار بود بر غروب زهره زهرا گریست مثل باران خورده نخل آنشب علی […]

شعر برای فاطمه زهرا (س) – دیده ام خون گشت و یک دریا گریست

درد تو ز دست و دیوار نبود از میخ در و صدمه مسمار نبود درد تو در این بود که در قحطی مهر جز سایه ترا همقدم و یار نبود […]

شعر برای فاطمه زهرا (س) – درد تو ز دست و دیوار نبود

من ذا لفاطمه اللهفاء ینبئهاعن بعلها وابنها انباء لهفان .من قابض النفس فی المحراب منتصباو قابض النفس فی الهیجاء عطشان .نجمان فی الارض بل بدران قد افلانعم و شمسان اما […]

شعر وصف فاطمه (س) چه کسی پیام خواهد داد؟

فاطمه خاتون جنت ناگهیپیش سید رفت در خلوتگهیگفت کرد از آس دستم آبلهیک کنیزک از تو میخواهم صلهتا مرا از آس رنجی کم رسدتا کیم از آس چندین غم رسدوی […]

شعر وصف فاطمه (س) خاتون جنت

ای به خون خفته من گل نشکفته منشاهـد سـوز مـن و درد ناگفتـه من اولیـن کشتـه مظلـوم ولایـت پسرمبه خدا هدیه نمودم به خدایت پسرم نازنین کودک من محسن کوچک […]

شعر ویژه شهادت حضرت محسن (ع) – ای به خون خفته من گل نشکفته من

ماه دلسوخته پر زد، همه جا غوغا شدآسمان با غم و با غربت خود تنها شد آسمان آمد و سر را به لب چاه گذاشتباز هم چشم پُر از روشنی […]

شعر شهادت حضرت زهرا (س) – خسوف

غمی که گیسوی خورشید را پریشان کردچها به سینه سوزان سوگواران کردخزان گرفت اگر از بهار رونق گلچه رخنهها که در اندیشهی زمستان کردز دیده خون جگر ریخت بر زمین […]

شعر وصف فاطمه (س) گیسوی خورشید